بعضی از مدیران کشور ما زمین و زمان را در عدم موفقیت شرکت مقصر می دانند، بجای بدبینی و بد گمانی سعی کنیم راز موفقیت شرکت های خارجی را پیدا کنیم. چون در خارج شرکتهای موفق زیادی وجود دارد. وقتی در ایران ردههای بالای شرکت، مدیران اجرایی تصمیم میگیرند یک شرکت موفق تاسیس کنند. ابتدا کار را با کشور خودشان شروع میکنند و اگر توانستند در مدت مد نظر فرآورده، کالا و کسب و کار موفقی را شکل دهند و طراحی و برنامه ریزی کنند آن وقت نوبت به حرکت آن شرکت به آن سوی آبها میشود.
ویژگی یک شرکت موفق
وقتی شرکتی به دلیل شهرت و معروفیت نام شرکت، ابتکار و نوآوری، سهم بازار یا بسیاری دیگر از ویژگیها شناخته و مطرح میشود، باعث میشود برخی شرکتها راندمان و عملکرد بهتری نسبت به سایر شرکتها داشته باشند و ویژگی های نامبرده باعث برجسته شدن شرکت مذکور نسبت به سایر شرکتها می شود. مسئله مهم برای سرمایه گذار این است که بتواند برندگان احتمالی را قبل از اینکه آنها تبدیل به نامهای مشهوری شوند تشخیص دهد.
افراد دیدگاهها و نظرات متفاوتی نسبت به یک "شرکت خوب" دارند. اگر شما از ۱۰ نفر ویژگی های یک شرکت خوب را بپرسید: احتمالا ۱۰ پاسخ مختلف برای “شرکت خوب” پیدا میکنید. به طور مثال:
۱-از دیدگاه یک مصرف کننده: یک کسب و کار “خوب” محصولات، فرآورده و خدمات عالی آماده می کند.
۲-از دیدگاه یک صاحب تجارت: یک کسب و کار خوب زمانی به وجود میآید که با داشتن مشتری های خوب و خریدار، از اعتماد و محصول عالی پشتیبانی و حمایت شود . با این حال، کسب و کار موفق دارای ویژگی های مختلف و بسیاری است.
هرچه ارتباط بین شرکت و سازمان ها بیشتر باشد و در خارج از مرزها شهرت جهانی داشته باشند بحرانی و حساستر میشود تا جایی که بسیاری از شرکتها با توانایی ایجاد شهرت، خود به معنای شکست یا پیروزی شرکتها است.
۱۰شرکت مشهور جهان:
۱-تویوتا ( نیرو محرکه )
۲-گوگل ( اطلاعات و رسانه)
۳-آیکیا ( خردهفروشی - عمومی)
۴-فررو (غذا و تنباکو)
۵-جانسون اندجانسون(محصولات مصرفی)
۶-گروه تاتا(مجتمع صنعتی)
۷-کرفت فودز(غذا و تنباکو)
۸-نوو نوردیسک (داروسازی)
۹-گروه بیمبو (غذا و تنباکو)
۱۰-میگروس (خردهفروشی – غذا)
رازهای موفقیت یک شرکت:
مزیت رقابتی
مایکل پورتر پیشرو طرح مزیت رقابتی بود و مزیت رقابتی را به ۲ گونه تقسیم کرد:
۱-مزیت تمایز: شرکتی که محصولات یا خدمات عالی و ویژه را با همان ارزش و قیمت عرضه کند که توسط بازار پدیدار میشود.
۲-مزیت هزینه.: شرکتی که همان کالا یا خدمات بازار را با قیمت کمتر و پایینتر عرضه میکند.
پورتر در مجموع این مزیتها را «مزیتهای موقعیتی» مینامد، زیرا آنها جایگاه و وضعیت شرکت را به عنوان اینکه دارای محصول یا خدمات ممتاز در صنعت خاص خود هستند، معرفی میکند. وی همچنین عنوان میکند که این مزیتها نمیتوانند برای همیشه مداوم و استوار باشد ، زیرا سود و بهره اقتصادی باعث ایجاد رقابت میشود.
موانع ورود به بازار
به دلیل مخارجهای بالا و یا به دلیل هزینه تحقیق و پیشرفت طولانی مدت مانند صنایع دارویی و توسعه نرم افزار کامپیوتری باعث میشود رقبا را از ورود به بازار منع کند، بنابراین به شرکت کمک میکند تا وضعیت برجسته خود را حفظ کند. پس شرکتهای خوب میتوانند در صورت وجود موانع زیاد ورود به بازار موقعیت خوب خود را نگهداری و حفظ کنند.
معروفیت نام شرکت:
یک نام معروف و مشهور فقط میتواند ارزش کیفی داشته باشد در واقع نمیتوان نام یک شرکت مشهور را ارزش گذاری کرد و هیچ شیوهای برای این کار وجود ندارد. اگر یک نام معروف و مشهور با سایر ویزگیهای شرکت ترکیب شود و بتواند رابطهای دراز مدت، پایدار، محکم بین تولیدات و یا خدمات یک شرکت و مشتریان ایجاد کند موفقیتهای بزرگی را در آینده برای این شرکت رقم می زند.
رهبری قیمت:
هیچ چیز اثر بخشتر از مهیا کردن کالا یا خدمات مشابه با بازار، اما با قیمت پایینتر نیست. در هر محیط اقتصادی، چه در دوره رشد چه در دوره رکود، همیشه تقاضا برای کالا یا خدمات با قیمت پایین وجود دارد. توانایی ورود به بازار با قیمتهای پایین به طور همه جانبه میتواند یک بازار محلی ایجاد کند که این امر منجر به جذب مشتریان برای مدت طولانی میشود. نکته کلیدی در رهبری قیمت، توانایی به حفظ آن سطح قیمت و دور کردن کسانی است که سعی میکنند در آن فضا رقابت کنند.
مدیریت بالاتر از حد متوسط:
یکی دیگر از عوامل موثر در موفقیت زمانی است که مدیران بهصورت بلندمدت در شرکت میمانند. در برخی از شرایط، مدیران مستعد تحت تاثیر قرار میگیرند و علاقه دارند که از شرکت خود خارج شوند و به شرکت دیگری با برنامههای جبران خدمات بهتر نقل مکان کنند، اما برخی دیگر تمایل دارند در شرکت خود با وجود همه شرایط آن باقی بمانند، به شرکتهایی احساس تعلق میکنند که دوست دارند در آنجا کار کنند و به موفقیتهای آینده شرکت خود اعتقاد دارند.
کیفیت و شیوه مدیریت میتواند عامل بزرگی در موفقیت یک شرکت محسوب شود و یک ویژگی مهم در هر تیم مدیریتی ترکیبی از تجربهها است. مدیران با تجربه نه تنها میتوانند شرکت را بر اساس چرخههای بازار هدایت کنند، بلکه میتوانند برای نسل آینده مدیران الگوی خوبی باشند.
برنامه ریزی و تمرکز:
باید برای مسائل مالی، اطلاعات در مورد محصولات، بازاریابی، کارکرد کارمندان، عملکرد شرکت و برای تمامی اینها، برنامه ریزی در نظر گرفته شود. برنامه ریزی که دیدگاه وجنبه های مختلف یک تجارت را در نظر نگیرد موفق نخواهد شد زیرا تجارت خوب نیازمند برنامه ریزی خوب و عالی است بدون برنامه ریزی اصولا تجارتی شکل نمی گیرد همچنین برنامه ریزی باید با تمرکز و تفکر همراه باشد.
تلاش زیاد و ریسک پذیری:
موفقیت و پیروزی یک تجارت و بازرگانی به میزان ریسک پذیری و احتمال خطر آن بستگی دارد در این مورد هیچ گاه نباید بدون برنامه ریزی قبلی ریسکی انجام بگیرد بلکه دشواریها و انعطاف پذیری در مقابل نوآوری کارهای جدید، ایجاد یک تغییر و آزمودن قدرت و تواناییهای یک شرکت یا اجرای یک نوآوری و ایده ی کاری مهمی هستند که به موفقیت آن شرکت کمک می کنند. در واقع تلاش و کوشش تا حد بسیار زیادی به پیروزی و موفقیت یک شرکت کمک میکند. همهی کارکنان یک شرکت چه کارفرما و چه مدیر باید وقت و انرژی کافی را بگذارند تا به نتیجه برسند.
محیط کاری خوب:
در شرکتی تیم کاری موفقتر است که محیط کار آن جدی و دوستانه باشد هر چقدر یک محیط کاری کوشا و فعال تر باشد باعث میشود کارمندان با انگیزه تر باشند. از ویژگیهای شرکتهای برتر و موفق توجه به مشتری و خواستههای وی است.
هدف و نگرش:
هر چه در یک کار هدف بزرگتر باشد تلاش بیشتری نیاز دارد تا به موفقیت و پیروزی برسد و هر چقدر انگیزه بیشتر باشد تلاش و رسیدن به این هدف هم بیشتر خواهد شد. در واقع هیچ تجارتی بدون داشتن هدف پیش نخواهد رفت زیرا دقیقا موفقیت یک کار به میزان هدف آن بستگی دارد.
آموزش و ارزیابی:
در یک شرکت، استخدام کارمندان باهوش و با استعداد بسیار حائز اهمیت است زیرا در یک شرکت خوب به کارمندان خود مهارت ،کاردانی و تجربیات را آموزش میدهند البته کارمندان یکسری از مهارتها را خود به خود در حین انجام کار یاد میگیرند اما یکسری از از تجربیات صاحبان مشاغل و کارفرمایان در اختیار کارمندان قرار میدهند.
- ۹۸/۱۱/۰۵